Document Type : Original Article
Authors
1 PhD student in Industrial Management, Department of Management, Faculty of Administrative and Economic Sciences, Ferdowsi University, Mashhad, Iran
2 Master degree in English Teaching, Fatemiyeh Technical college, Technical and vocational university, Bandar Abbas, Iran
Abstract
Keywords
زبان سیستم پیچیدهای است که مختص ارتباط برقرارکردن است. مردم از زبان برای بیان عبارتها و جملهها استفاده میکنند. برایری[1] مهارت را میزان توانایی افراد برای درک زبان کتابهای مختلف یا شیوۀ آموزش آنها در مدت زمان خاص تعریف میکند که شامل علم، دانش و آگاهی در مورد گرامر، لغت و توانایی زبانی ارتباط برقرارکردن میشود. به همین طریق، از نظر ساویگنون[2] مهارت نوعی برقراری ارتباط در زبان نوشتاری و گفتاری است. براساس نظر بلاگوجویچ، رویز و دان[3] مهارت زبان انگلیسی مرتبط با اطلاعات ارتباطی، ایدهها و مفاهیم خاص موفقیت آکادمیکی یادگیرندگان زبان در حیطه مطالعات اجتماعی است. مهارت زبان جایگاه خاصی در متون اجتماعی دارد و با یادگیری زبان و متون آکادمیکی در تحصیل یا تدریس و برنامههای آموزشی مرتبط است. این برنامههای آموزشی، زبان و محتوا را با هم ترکیب میکنند[4].
عزتنفس مفهومی است که با انگارههای خودشناسی و خودآگاهی مرتبط است. تلاشهای گوناگونی برای تعریف عزتنفس صورت گرفته است. بیشترِ این تعاریف بر این نکته اتفاقنظر دارند که عزتنفس بیانگر چگونگی ارزیابی یک فرد از خود در رابطه با گروهی که به آن تعلق دارد، ارزشهایی که به او نسبت داده میشود، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و همچنین سطح رضایت یک فرد از خود است[5]. گفتنی است ارتباط با دیگران بر عزتنفس تأثیرگذار است. ارتباط با دیگران باعث میشود فرد نظر دیگران را دربارۀ خود بداند و از ارزیابی آنها آگاه شود. موفقیت در ارتباط با دیگران و شیوۀ ارتباط بر عزتنفس تأثیر دارد، چنانچه فرد روابط بهتری را با دیگران تجربه کند، از عزتنفس بالاتری برخوردار خواهد شد و در غیر این صورت عزتنفس او کاهش خواهد یافت[6]؛ همچنین انگیزۀ پیشرفت را میل یا علاقهای کلی به موفقیت یا موفقیتهای خاص تعریف کردهاند. نیاز به پیشرفت، میل به انجامدادن خوب کارها در مقایسه با معیاری برتر است. این نیاز، افراد را برای جستوجوکردن موفقیت در رقابت با معیار برتری باانگیزه میکند. آنچه در تمام موقعیتهای پیشرفت مشترک است، این است که شخص میداند عملکرد آتی او ارزشیابی معناداری از شایستگی فردی اوست. معیار برتری به این علت نیاز پیشرفت را برمیانگیزاند که عرصۀ بسیار معناداری برای ارزیابی میزان شایستگی فرد تأمین میکنند[7].
در خصوص دانشجویان، انگیزه پیشرفت تحصیلی، از اهمیت خاصی برخوردار است. با این انگیزه، افراد تحرک لازم را برای بهپایانرساندن موفقیتآمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال میکنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب کنند[8]. ازآنجاکه دانش زبان انگلیسی دیگر افزون بر زبان مادری، از گذشتههای دور ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در عصر کنونی، با توجه به گسترش ارتباط بین ملتها و نقش حیاتی زبان در ایجاد ارتباط، بر اهمیت یادگیری دانش زبان انگلیسی به طور قابل ملاحظهای افزوده شده است[9]. در این پژوهش به بررسی دانش زبان انگلیسی در بین دانشجویان دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه در شهرستان بندرعباس پرداخته و رابطۀ آن را با انگیزۀ پیشرفت تحصیلی و عزتنفس در بین دانشجویان بررسی کردهایم. گفتنی است مدیریت نقش تعیینکننده و اساسی در هر سازمان بهویژه در آموزشعالی و دانشگاهها دارد، واضح است مدیران مسئول توسعه و غنیسازی ظرفیتهای سازمان خود هستند[10]؛ ازاینرو نتایج این پژوهش میتواند در برنامهریزیهای آتی مدیران دانشگاه بهویژه دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه بسیار اثرگذار و کارا باشد. در ادامه به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته میشود.
با وجود بررسیهای انجامشده و مطالعۀ پژوهشهای صورتگرفته در حوزههای مرتبط با پژوهش، پژوهشی که موازی یا در ارتباط مستقیم با عنوان پژوهش باشد، یافت نشد اما تحقیقاتی که میتوانند در تقویت مبانی نظری پژوهش مؤثر باشند، به شرح ذیل هستند:
صحراگرد، بهارلو و سوزندهفر[11] در پژوهشی به «بررسی رابطه بین پیشرفت تحصیلی و مهارت زبان دانشجویان دانشگاه شیراز» پرداختند. شرکتکنندگان در این پژوهش 151 دختر و پسر رشته ادبیات زبان انگلیسی بودند. نتایج پژوهش نشان داد رابطۀ مثبت معناداری بین مهارت زبان و پیشرفت تحصیلی دانشجویان وجود دارد اما از نظر جنسیت، هیچ تفاوتی بین مهارت زبان و پیشرفت تحصیلی آنها وجود ندارد. کسائیان[12] در پژوهشی به «بررسی ارتباط دانش زبانی با هوش و خلاقیت در یادگیری زبان خارجی» پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهد دانش زبانی با هوش ارتباط مثبت دارد، ولی بین خلاقیت با هوش یا دانش زبانی ارتباطی نیست. بیابانگرد[13] در پژوهشی به «بررسی رابطه میان عزتنفس، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان سال سوم دبیرستانهای تهران» پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهد میان عزتنفس، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی، میان عزتنفس و انگیزه پیشرفت، میان عزتنفس و پیشرفت تحصیلی و میان انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین میان عزتنفس، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دو گروه دانشآموزان دختر و پسر و نیز دو رشته علوم انسانی و علوم تجربی تفاوت معنادار دیده نمیشود.
سیدان و فکور[14] در پژوهشی به «بررسی رابطه بین عزتنفس و انگیزه پیشرفت دانشآموزان دوره اول متوسطه» پرداختند. نتایج پژوهش حکایت از رابطۀ مثبت عزتنفس و انگیزه پیشرفت دختران و پسران دوره اول متوسط داشت. خیری گلسفیدی و همکاران[15] در پژوهشی به «مطالعه تغییرات انگیزش پیشرفت و خودپنداره به واسطه یادگیری زبان دوم (زبان مورد مطالعه: انگلیسی)» پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش زبان انگلیسی بهعنوان یک زبان خارجه میتواند بر بهبود خودپنداره و افزایش انگیزه پیشرفت افراد مؤثر باشد. عوضیان و همکاران[16] در پژوهشی به «بررسی رابطه بین عزتنفس و اهمالکاری با انگیزۀ پیشرفت دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان کاشان» پرداختند، نتایج پژوهش نشان میدهد ارتباط منفی بین هر دو متغیر عزتنفس و انگیزش پیشرفت با اهمالکاری وجود دارد. از سویی بین عزتنفس و انگیزش پیشرفت رابطه مثبت و معناداری یافت شد. با توجه به تحلیل رگرسیون عزتنفس، قدرت پیشبینیکنندگی بیشتری برای انگیزش پیشرفت دارد. همچنین هکل[17] در پژوهشی به بررسی تأثیرات مثبت یادگیری زبان خارجه بر مغز، افزایش خلاقیت، تفکر عینی، انعطافپذیری و مهارتهای ریاضی پرداخت.
پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی و دارای ماهیت توصیفی، همبستگی است زیرا محقق در تلاش است آنچه را هست بدون هیچگونه تغییر و دخالت ذهنی گزارش کند[10]. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کاردانی رشتههای معماری، حسابداری و امور اداری دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 بوده است. به دلیل محدودبودن جامعه آماری در این پژوهش، روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند بوده و حجم نمونه در رشته معماری 54 نفر، حسابداری 32 نفر و امور اداری 24 نفر هستند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای دانش زبان انگلیسی، انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزتنفس است. گفتنی است روایی و پایایی پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش در حد مطلوبی است. پس از دریافت مجوزهای لازم از دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس و انجام هماهنگیها، آزمودنیهای مربوطه به شکل گروهی پس از توجیه در مورد چگونگی تکمیل در اختیار نمونه آماری مورد نظر قرار داده شد. سپس دادههای جمعآوریشده به وسیله رایانه و نرمافزار SPSS نسخه 26 با اجرای آزمونهای KS، ANOVA و UNI-ANOVA تجزیهوتحلیل شد.
این پرسشنامه توسط هرمنس (1970) تهیه و تدوین شده است و شامل 29 پرسش است که توسط ابوالفضل کرمی ترجمه شده است[18]. هرمنس بر مبنای دانش نظری و تجربی موجود درباره نیاز به پیشرفت، این پرسشنامه را ساخته است. برای نوشتن سؤالهای پرسشنامۀ انگیزه پیشرفت، ده ویژگی که افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا را از افراد با انگیزش پیشرفت پایین متمایز میکند و از بررسی تحقیقات قبلی به دست آورده است، بهعنوان مبنا و راهنما برای انتخاب پرسشها برگزیده است. در زمینۀ روایی و پایایی این پرسشنامه، خدیوی و همکاران، ضریب پایایی آزمون انگیزه پیشرفت هرمنس را 84/0 گزارش کردند. همچنین پژوهش اکبری (1387) اعتبار و روایی این پرسشنامه را بر دانشآموزان متوسطه استان گیلان مورد سنجش قرار داده که ضریب اعتبار 84/0 برای آن به دست آمده است[18].
آیزنک (1976) برای بررسی عزتنفس پرسشنامهای با 30 گویه طراحی کرده است که توسط بیابانگرد ترجمه و روانسنجی آن انجام شده است[13]. آزمودنیها در پاسخ به هر گویه باید یکی از سه گزینۀ بلی، خیر و نمیدانم را انتخاب میکردند. به پاسخهایی که سنجش عزتنفس را در مقابل احساس حقارت دربردارند یک امتیاز تعلق میگیرد، درحالیکه به پاسخهای مقابل آن هیچ نمرهای تعلق نمیگیرد. به گزینههایی که علامت سؤال را شامل میشوند، نیم نمره تعلق میگیرد. در این پرسشنامه بالاترین نمره آزمودنی 30 و کمترین نمره صفر است. بالاترین نمره بیانگر اعتمادبهنفس بیشتر است. هرمزینژاد برای بهدستآوردن اعتبار و پایایی این پرسشنامه، آن را روی نمونهای از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا کرد. ضریب پایایی این پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد[19].
به منظور بررسی دانش زبان انگلیسی دانشجویان از تست گرامر نلسون استفاده شد[20]. این آزمون شامل 50 پرسش چهارگزینهای است که برای سنجش سطح عملکرد زبانی دانشجویان به کار برده میشود. آزمون شامل بخش واژگان، گرامر، تلفظ و درک مطلب متن کوتاه است[21]. این آزمون نمره منفی ندارد و به هر گزینه صحیح یک نمره تعلق میگیرد که حداکثر نمره 50 و حداقل صفر است.
در این بخش به تحلیل دادههای جمعآوریشده از طریق پرسشنامه پرداخته میشود تا از نظر آماری نیز بتوان صحت و سقم فرضیهها را بررسی کرد.
گفتنی است برای استفاده از تکنیکهای آماری ابتدا باید مشخص شود دادههای جمعآوریشده از توزیع نرمال برخوردارند یا غیرنرمال. بدینمنظور به بررسی نتایج حاصل از آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف پرداخته میشود.
جدول شماره 1. بررسی فرض نرمالبودن متغیرها با استفاده از آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف
ابعاد |
سطح معنادار |
مقدار خطا |
تأیید فرض |
نتیجهگیری |
دانش زبان انگلیسی |
091/0 |
05/0 |
H0 |
نرمال |
انگیزه پیشرفت تحصیلی |
182/0 |
05/0 |
H0 |
نرمال |
عزتنفس |
351/0 |
05/0 |
H0 |
نرمال |
با توجه به نتایج جدول شماره 1 اگر مقدار سطح معنادار بزرگتر از مقدار خطا (05/0) باشد، فرضیه صفر را نتیجه گرفته (دادههای متغیر مربوطه دارای توزیع نرمال است) و درصورتیکه مقدار سطح معنیداری از مقدار خطا (05/0) کوچکتر باشد، فرضیه یک (دادههای متغیر مربوطه دارای توزیع نرمال نیست) را نتیجه میگیریم. حال ازآنجاکه سطح معنادار در مؤلفههای دانش زبان انگلیسی (09/0)، انگیزه پیشرفت تحصیلی (18/0) و عزتنفس (35/0) بزرگتر از مقدار خطا 05/0 است، دارای توزیع نرمال هستند.
فرضیه اول: به نظر میرسد میزان دانش زبان انگلیسی در میان دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه متفاوت است.
جدول شماره 2. نتیجه آزمون ANOVA دانش زبان انگلیسی در بین دانشجویان
بُعد |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
تغییرات بینگروهی |
321/16436 |
2 |
160/8218 |
798/98 |
000/0 |
تغییرات درونگروهی |
370/8900 |
107 |
181/83 |
|
|
کل |
691/25336 |
109 |
|
|
|
برای تفسیر نتیجۀ آزمون تحلیل واریانس مبتنیبر معناداری یا عدم معناداری تفاوت میانگین متغیر مورد بررسی در میان گروهها، باید براساس معناداری مقدار آزمون فیشر عمل کنیم؛ یعنی زمانی که سطح معناداری آزمون کوچکتر از 05/0 باشد، فرض تفاوت میانگین گروهها تأیید و در مقابل، فرض یکسانیِ آماری آنها رد میشود؛ بدینمعنی که دستکم یکی از گروهها، از نظر میانگینِ نمره مورد نظر با بقیه فرق دارد. در این پژوهش با توجه به اینکه سطح معناداری برابر با صفر است نشان میدهد تفاوت میانگینهای دانش زبان انگلیسی در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس از نظر آماری معنادار است.
فرضیه دوم: به نظر میرسد میزان انگیزۀ پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه متفاوت است.
جدول شماره 3. نتیجۀ آزمون ANOVA انگیزۀ پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان
بعد |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
تغییرات بینگروهی |
840/135 |
2 |
920/67 |
7290 |
485/0 |
تغییرات درونگروهی |
523/9964 |
107 |
126/93 |
|
|
کل |
364/10100 |
109 |
|
|
|
برای تفسیر نتیجه آزمون تحلیل واریانس مبتنیبر معناداری یا عدم معناداری تفاوت میانگین متغیر مورد بررسی در میان گروهها، باید براساس معناداری مقدار آزمون فیشر عمل کنیم؛ یعنی موقعی که سطح معناداری آزمون کوچکتر از 05/0 باشد، در آن صورت فرض تفاوت میانگین گروهها تأیید و در مقابل فرض یکسانی آماری آنها رد میشود؛ بدینمعنی که دستکم یکی از گروهها، از نظر میانگین نمره مورد نظر با بقیه فرق دارد. در این پژوهش با توجه به اینکه سطح معناداری برابر با 485/0 است، نشان میدهد تفاوت میانگینهای انگیزه پیشرفت در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس به لحاظ آماری معنادار نیست.
فرضیه سوم: به نظر میرسد میزان عزتنفس در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه متفاوت است.
جدول شماره 4. نتیجه آزمون ANOVA عزتنفس در بین دانشجویان
بعد |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
تغییرات بینگروهی |
964/25 |
2 |
982/12 |
293/0 |
747/0 |
تغییرات درونگروهی |
000/4746 |
107 |
355/44 |
|
|
کل |
964/4771 |
109 |
|
|
|
برای تفسیر نتیجۀ آزمون تحلیل واریانس مبتنیبر معناداری یا عدم معناداری تفاوت میانگین متغیر مورد بررسی در میان گروهها، باید براساس معناداری مقدار آزمون فیشر عمل کنیم؛ یعنی موقعی که سطح معناداری آزمون کوچکتر از 05/0 باشد، در آن صورت فرض تفاوت میانگین گروهها تأیید و در مقابل، فرض یکسانی آماری آنها رد میشود؛ بدینمعنی که دستکم یکی از گروهها، از نظر میانگین نمره مورد نظر با بقیه تفاوت دارد. در این پژوهش با توجه به اینکه سطح معناداری برابر با 747/0 است، و نشان میدهد تفاوت میانگینهای عزتنفس در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس به لحاظ آماری معنادار نیست.
فرضیه چهارم: به نظر میرسد، انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه با سطح دانش زبان انگلیسی مختلف متفاوت است.
جدول شماره 5. نتیجۀ آزمون ANOVA UNI انگیزه پیشرفت
بعد |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
دانش زبان انگلیسی |
587/5580 |
26 |
638/214 |
938/3 |
000/0 |
رشتههای تحصیلی |
633/53 |
2 |
817/26 |
492/0 |
613/0 |
دانش زبان انگلیسی* رشتههای تحصیلی |
633/5 |
1 |
633/5 |
103/0 |
749/0 |
این آزمون، معنیداری یا عدم معنیداری کل مدل و همچنین تأثیر جداگانه هر متغیر مستقل بر متغیر وابسته را نشان میدهد. تأثیر جداگانه متغیر دانش زبان انگلیسی (00/0sing=) بر انگیزه پیشرفت تحصیلی معنیدار است؛ یعنی از نظر آماری انگیزه پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان با دانش زبان انگلیسی مختلف، تفاوت دارد. همچنین در مورد تأثیر رشته تحصیلی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی براساس (613/0sing=) شاهد تفاوت معنادار نیستیم؛ یعنی به لحاظ آماری انگیزه پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان با رشتههای تحصیلی مختلف، تفاوتی نداشته و یکسان است. همچنین تعامل بین دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تأثیر همزمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته انگیزه پیشرفت تحصیلی، به لحاظ آماری معنیدار نیست (749/0sing=)؛ به عبارتی انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان با دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی مختلف، یکسان و برابر است. همچنین ضریب تعدیل برابر با 412/0 است که نشان میدهد دو متغیر دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی به طور مشترک توانستهاند 2/41 درصد از واریانس متغیر انگیزه پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند و بنابراین، سایر واریانس (8/58) انگیزه پیشرفت تحصیلی مورد مطالعه در این پژوهش تحت تأثیر عوامل و متغیرهایی است که در این پژوهش بررسی نشدهاند.
فرضیه پنجم: به نظر میرسد، عزتنفس دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه با سطح دانش زبان انگلیسی مختلف متفاوت است.
جدول شماره 6. نتیجه آزمون ANOVA UNI عزتنفس
بعد |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
دانش زبان انگلیسی |
981/2522 |
26 |
038/97 |
565/3 |
0/000 |
رشتههای تحصیلی |
008/6 |
2 |
004/3 |
110/0 |
896/0 |
دانش زبان انگلیسی* رشتههای تحصیلی |
408/15 |
1 |
408/15 |
566/0 |
454/0 |
این آزمون معنیداری یا عدم معنیداری کل مدل و همچنین تأثیر جداگانۀ هر متغیر مستقل را بر متغیر وابسته نشان میدهد. تأثیر جداگانۀ متغیر دانش زبان انگلیسی (00/0sing=) بر عزتنفس دانشجویان معنیدار است؛ یعنی به لحاظ آماری عزتنفس در بین دانشجویان با دانش زبان انگلیسی مختلف، تفاوت دارد. همچنین در مورد تأثیر رشته تحصیلی بر عزتنفس براساس (896/0sing=) شاهد تفاوت معنادار نیستیم؛ یعنی به لحاظ آماری عزتنفس در بین دانشجویان با رشتههای تحصیلی مختلف، تفاوتی نداشته و یکسان است. همچنین تعامل بین دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تأثیر همزمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته عزتنفس، به لحاظ آماری معنیدار نیست (454/0sing=)؛ به عبارتی عزتنفس دانشجویان با دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی مختلف، یکسان و برابر است. همچنین ضریب تعدیل برابر با 378/0 است که نشان میدهد دو متغیر دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی به طور مشترک توانستهاند 8/37 درصد از واریانس متغیر عزتنفس را تبیین کنند و بنابراین، سایر واریانس (2/62) عزتنفس مورد مطالعه در این پژوهش تحت تأثیر عوامل و متغیرهایی است که در این پژوهش بررسی نشدهاند.
در عصر دانش، پیونددهندۀ اصلی همه ارکان چشمانداز بیستسالۀ کشور، داناییمحوری است. نظام آموزشعالی نقش کلیدی در این زمینه دارد. دیگر نمیتوان پذیرفت که دانشگاه فنیوحرفهای فقط قادر است به وظایف سنتی خود عمل کند، زیرا بدون پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی در حال و آینده، آموزشعالی بیمحتوا و بیگانه نسبت به نیازهای کشور و انتظارات جامعه هدف تلقی خواهد شد[22]. در این راستا بررسی وضعیت موجود دانشگاهها و مراکز آموزشی بهویژه در زمینه انگیزه پیشرفت تحصیلی، عزتنفس دانشجویان میتواند بسیار اثربخش و رهگشا باشد؛ چراکه مبنایی برای برنامهریزیهای آتی در راستای دستیابی به اهداف است.
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دانش زبان انگلیسی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزتنفس دانشجویان دانشگاه فاطمیه شهرستان بندرعباس و از نوع مطالعات کاربردی و دارای ماهیت توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کاردانی رشتههای معماری، حسابداری و امور اداری دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 است که حجم نمونه در رشته معماری 54 نفر، حسابداری 32 نفر و امور اداری 24 نفر هستند. دادههای تحقیق با استفاده از سه پرسشنامه (انگیزه پیشرفت هرمنس شامل 29 پرسش، عزتنفس آیزنک شامل 30 پرسش و دانش زبان انگلیسی نلسون شامل 50 پرسش) گردآوری شدند، سپس با تکنیکهای آماری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. برای بررسی فرضیهها، ابتدا با بررسی نتایج حاصل از آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف مشخص شد سطح معنادار در مؤلفههای دانش زبان انگلیسی، انگیزه پیشرفت تحصیلی و عزتنفس بزرگتر از مقدار خطا 05/0 است؛ ازاینرو مؤلفهها دارای توزیع نرمال هستند. سپس به بررسی فرضیههای پژوهش پرداخته شد.
نتایج حاصل از بررسی فرضیهها با استفاده از آزمون ANOVA نشان میدهد تفاوت میانگینهای دانش زبان انگلیسی در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس به لحاظ آماری معنادار است. تفاوت میانگینهای انگیزه پیشرفت در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین تفاوت میانگینهای عزتنفس در بین دانشجویان رشتههای مختلف دانشکده فنیوحرفهای فاطمیه شهرستان بندرعباس به لحاظ آماری معنادار نیست. سپس به بررسی فرضیههای پژوهش با آزمون UNIANOVA پرداخته شد که نتایج نشان میدهد تأثیر جداگانۀ متغیر دانش زبان انگلیسی بر انگیزه پیشرفت تحصیلی معنیدار است. همچنین تعامل بین دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تأثیر همزمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته انگیزه پیشرفت تحصیلی، به لحاظ آماری معنیدار نیست؛ به عبارتی انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان با دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی مختلف، یکسان و برابر است. در ضمن دو متغیر دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی به طور مشترک توانستهاند 2/41 درصد از واریانس متغیر انگیزه پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند.
همچنین در بررسی فرضیه دیگر مشخص شد تأثیر جداگانۀ متغیر دانش زبان انگلیسی بر عزتنفس دانشجویان معنیدار است. یعنی به لحاظ آماری عزتنفس در بین دانشجویان با دانش زبان انگلیسی مختلف، تفاوت دارد. همچنین تعامل بین دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تأثیر همزمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته عزتنفس، به لحاظ آماری معنیدار نیست. به عبارتی عزتنفس دانشجویان با دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی مختلف، یکسان و برابر است. همچنین دو متغیر دانش زبان انگلیسی و رشتههای تحصیلی به طور مشترک توانستهاند 8/37 درصد از واریانس متغیر عزتنفس را تبیین کنند.
در پایان گفتنی است آزمودنیهای این پژوهش در زمینۀ دانشجویان مقطع کاردانی دانشگاه فنیوحرفهای است؛ ازاینرو تعمیم نتایج به افراد در مقاطع تحصیلی دیگر را با محدودیت مواجه میکند. همچنین با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش محدود به دختران دانشجو در مقطع خاصی است، نمیتوان نتایج را با قاطعیت بیشتر در مقاطع دیگر تعمیم داد. لازم است صحت و سقم این یافتهها با پژوهشهای آتی در مقاطع تحصیلی دیگر و با آزمودنیهای دیگر و نیز با حجم نمونه بیشتر بررسی شود. با توجه به محدودیتهای گفتهشده، پژوهشهای مشابه بر دانشجویان پسر و مقاطع مختلف تحصیلی دیگر میتواند بسیار راهگشا باشد.