نوع مقاله : مقاله پژوهشی (نظری)
نویسندگان
1 مدرس، مدیریت ورزشی، دانشگاه فنیوحرفهای، تهران، ایران
2 استادیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
3 استادیار، گروه تربیت بدنی، دانشگاه فنیوحرفهای، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this study was structural equation modeling (SEM) of anomalies incidence of soccer fans in Iranian stadiums. The present study was applied in terms of purpose and in terms of collecting data, a descriptive correlation type was used (qualitative-quantitative). In the beginning, studying the literature and conducting a qualitative interview with 17 specialists, the basic concepts of the occurrence of abnormalities in the stadiums of the country were formed; further analyzing the contents of the interviews and literature of the field, 47 items were discovered, distributed among 30 fans at Azadi Stadium, the reliability coefficient of the initial questionnaire was 0.783. Regarding the number of samples over 200, for structural modeling, including 20 percent reduction, 250 questionnaires in Ghadir Ahwaz, Azadi, Rasht, Azadi Tehran, Takhty Jam and Emam Tabriz as inflammatory stadiums in the sixth week of the Premier League, which ultimately won 221 The questionnaire was used; after examining the KMM and the orthogonal rotation of the data for the exploratory factor analysis, prepared from among the 45 items in the 36 items with a factor load above 0.3 and analyzed for the confirmatory factor analysis; Finally, the data were used using the structural modeling method (LISREL). According to the coefficients of influence, the ultras (0.67), the conditions of the stadiums (0.60), cultural conditions (0.44), The security conditions (0.37) were management status (0.20). Finally, with regard to the presence of the leaders in the form of a fan base, as the main point of stimulation and stimulation of fans as the most coefficient component, the training needed to manage the platforms in this group, along with the use of qualified people in this position, is more than necessary.
کلیدواژهها [English]
فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) با بیش از 209 کشور عضو، بزرگترین نهاد ورزش جهان و متولی اصلی برگزاری مسابقات فوتبال است[1]. در میان رشتههای ورزشی که در سراسر دنیا دارای مسابقههای منظم هستند، بیتردید فوتبال پرطرفدارترین و پُرمشارکتترین فعالیت و رشته ورزشی به شمار میآید تاآنجاکه بسیاری از کشورهای جهان آن را در ردیف ورزش ملی خود محسوب کردهاند[2]. فوتبال پربینندهترین فعالیت ورزشی است و گسترش روزافزون آن سبب شده است مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را درنوردد. لبریزبودن ورزشگاهها از تماشاچیان در دیدارهای داخلی، ملی، قارهای و جهانی و برخورداری رقابتها از بینندگان چند صد میلیونی پخش تلویزیونی، فوتبال را به مردمیترین ورزش جهان تبدیل کرده است[3]. فوتبال یکی ـ و البته نهتنها و نه لزوماً بهترین صورت ممکن ـ از صور مختلف بازی با توپ، و بیتردید مهمترین آن در عصر ماست. گویی سرنوشت تاریخ فرهنگ بشر چنین بوده است که توپ نقش مهمی در سراسر آن ایفا کند[4].
در حال حاضر تماشای بازی فوتبال، از اشکال عمدۀ گذران اوقات فراغت در جامعه محسوب میشود. افراد زیادی با حضور در رقابتها و رویدادهای ورزشی خود را هوادار رشتههای ورزشی میدانند. حجم این جمعیتها را نمیتوان بهدرستی تعیین کرد، ولی در مورد برخی رقابتها مانند جام جهانی فوتبال، شمارشان بالغ بر میلیونها نفر تخمین زده میشود. شاید هیچ رویدادی به اندازه جام جهانی نتواند تا این اندازه توجه مردم را به خود جلب کند[5]. ریچاردز[1] در کتاب خود در فصلی با عنوان «شکوه این بازی» به تحلیل نشانهشناختی تاریخ فوتبال میپردازد و به کارکردهای جامعهپذیری و تربیتی این بازی اشاره میکند: «فوتبال در دبیرستانهای خصوصی انگلستان جایگزین بازیهای بیحسابوکتاب، پُرخشونت و نامنظمتر شده بود تا هم رشد ذهنی و جسمانی اعضای آیندۀ طبقه حاکم در بریتانیا تقویت شود و هم دانشآموزان با تندادن به نظم بازی بتوانند با رضایت و رغبت بیشتری به اقتدار معلمان تن دهند[6]. از نظرِ جک اشتاین[2] «فوتبال بدون هوادارانش هیچ است»؛ یعنی جذابیتها و جایگاه این بازی را نه بازیکنان بلکه هوادارانش میسازند. مخاطبان رسانهای این رشته شامل زنان، کودکان، نوجوانان، گروههای سنی کهنسالان و بسیاری از میانسالان متعلق به گروههای اجتماعی خاص هستند[2]. علاقهمندی به پیگیری و تماشای مسابقههای فوتبال به اندازهای است که گمان نمیرود هیچ واقعه علمی، سیاسی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد که جامعهای با این وسعت بخواهد با این شتاب، جریان وقوع آن را دنبال کند. شادیکردن، متأثربودن و بهاصطلاح «ابراز احساسات»کردن هنگام بازی و برد و باخت در فوتبال منحصر به تماشاگران حاضر در میدان نیست. تماشاگران تلویزیونی، شنوندگان رادیویی، خوانندگان روزنامهها و مجلهها نیز آرام نمینشینند و خواه ناخواه با انگیزههای متفاوت، احساسات خود را نسبت به یکی از تیمها بروز میدهند. امروزه اگر بخواهیم افرادی را که برای دیدن مسابقات فوتبال به استادیوم میروند شناسایی کنیم میتوانیم به تقسیمبندی زیر برسیم[7]:
1. کارشناسان ورزشی (برای تحلیل مسابقات)
2. خبرنگاران ورزشی (برای تهیه خبر)
3. افراد عادی (برای پُرکردن اوقات فراغت)
4. هواداران تیمهای ورزشی (برای پُرکردن اوقات فراغت و حمایت تیم محبوب)
اصطلاح هواداری از ورزش به تماشاگران تشویقکنندهای اشاره دارد که نسبت به یک تیم یا باشگاه تعصب میورزند. واقعیت این است که گروههای متفاوتی از افراد جامعه در سنین مختلف با جنسیتهای متفاوت و از طبقات اجتماعی، نژادی، قومی و فرهنگی مختلف بهنوعی در زندگی اجتماعی و حرفهای خویش از خدمات، محصولات و برنامههای ورزشی استفاده میکنند[8]. این هواداران به تماشای مستقیم فعالیتهای ورزشی در ورزشگاهها میپردازند یا از طریق رسانهها پیگیر رویدادهای ورزشی فوتبال هستند[9].
یکی از کارهای مهم در این عرصه، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونتبار مربوط به فوتبال است که هرچند از گاهی میتوان جلوههایی از آن را در هنگام برگزاری مسابقههای ملی و بینالمللی مشاهده کرد[10]. خشونت و پرخاشگری پدیدههایی روانی ـ اجتماعی هستند که در محیطهای جمعی هیجانآور بروز مییابند[8] و بین فعالیتهای ورزشی گوناگون، فوتبال بیش از سایر رشتههای ورزشی زمینهساز چنین محیطی است. بررسی زمینههای مساعد اجتماعی موجود در فوتبال را میتوان بررسی جامعهشناسانهای دانست که امکان شناخت عوامل اجتماعی مؤثر را در ورزش و خشونت فراهم میسازد[11]. خاقانی آوار و شانواز (1395) در پژوهشی به بررسی خشونت کلامی (شعارهای تحقیرکننده علیه بازیکنان، مربیان و داوران و مدیران) و خشونت مجازی تماشاگران فوتبال در ایران پرداختند. این پژوهشگران به دنبال پاسخ به چرایی شیوع وندالیسم در ورزشگاههای فوتبال بودند. ایشان علل روانی، اجتماعی و فرهنگی را مهمترین دلایل وندالیسم فوتبالی گزارش کردند. از دید این پژوهشگران، آموزش لیدرها بهعنوان پل ارتباطی هواداران و باشگاه نقش اساسی در پیشگیری از خشونت ورزشگاهها دارد[17]. پژوهشگران معتقدند درحالیکه بسیاری از لیدرهای هواداران را افرادی بیسواد و دارای سوءسابقه تشکیل میدهند، در کشورهای پیشرفته لیدرهای هواداری دارای تخصصهایی حتی در زمینههای روانکاوی و روانپزشکی هستند که به مدیریت هرچه بهتر سکوها یاری میرسانند.
غلامی ترکسلویه و حیدرینژاد (1394)، چهار عاملِ وضعیت ایمنی و بهداشتی ورزشگاه، داوری، پوشش رسانهای و مدیریت برگزاری مسابقات را بهترتیب مهمترین عوامل مؤثر در بروز پرخاشگری هواداران تیمهای فوتبال اهواز گزارش کردهاند. اندام و سلیمی (1396)، در مقاله خود به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد ناهنجاری در رفتار هواداران لیگ برتر هندبال پرداختند و شش عامل محیطی، روانی، امنیتی، حمایتی و مدیریتی را در بروز این ناهنجاریها مؤثر دانستند. کارگر و همکاران (1396)، در مقالهای به ارائه الگوی عوامل تأثیرگذار بر امنیت رویدادهای ورزشی ایران پرداختهاند از دید این پژوهشگران، با توجه به حضور متعدد رویدادهای رسانهای در حوزه ورزش، تأمین امنیت این مسابقات در تقویت اعتماد عمومی مردم مؤثر است. پژوهشگران پنج حوزۀ زیرساخت، فناوری، رسانهها و تبلیغات، منابع انسانی و اقدامات فرهنگی را از جمله عوامل مؤثر بر امنیت رویدادهای ورزشی دانستهاند. فرایند مدیریت امنیت انتظامی رویدادهای ورزشی شامل گامهای مدیریت و برنامهریزی مسابقات، سیاستها و تدابیر انتظامی، سامانه مدیریت ورزشگاه، برآوردها، کنترل ترافیک و تعاملات و مشارکت بینسازمانی است.
از دید فاضلی (1386) نزاع بین هواداران پرسپولیس و استقلال یکی از مسائل سالهای اخیر فوتبال ایران بوده است که تنها یک بعد آن اوباشگری و تخریبها و زدوخوردهای کلامی و فیزیکی هواداران است. بُعد مهمتر توسعهیافتن این امور به اعتراضهای اجتماعی و شورشهای سیاسی است. جشنهای خیابانی که به دنبال پیروزی تیم ملی در مسابقات بزرگ انجام میگیرد، اغلب به صورت جشنوارههای سیاسی و فرهنگی مطرح میشوند که مجموعهای از نمادها و نشانههای ایدئولوژیک مغایر با ایدئولوژی رسمی حکومت مانند رقص، موسیقی، شعارهای سیاسی، اختلاط دختر و پسر و برهمزدن نظم و امنیت شهر را با خود دارند. عامل اصلی این موضوع رسانهها هستند.
از دید فاضلی (1386) میتوان دو رویکرد کلی درونی یا «رهیافت ورزشی» و بیرونی یا «رهیافت اجتماعی» را برای شناخت و تحلیل فوتبال به کار برد. رهیافت ورزشی به بحث فنی فوتبال مانند مربیگری، بدنسازی وغیره بازمیگردد؛ حال آنکه رهیافت اجتماعی در واقع به مصرف رسانهای فوتبال یا آثار فوتبال بر جوامع و افراد میپردازد که بیشترِ پژوهشهای جامعهشناسی در این حوزه است. رویکرد اجتماعی، فوتبال را نهتنها نوعی ورزش بلکه نوعی «کنش جمعی» و «نهاد اجتماعی» میداند. دادگران (1387) در مقالهای تحلیلی به بررسی پیچیدگیهای روانی ـ اجتماعی فوتبال رسانهای پرداخت و پرخاشگری را پیامد ناکامی افراد در ارضای خواستۀ خود گزارش کرد و از فوتبال بهعنوان ابزاری برای تسویهحساب شخصی افراد سخن گفت. وی فوتبال را پدیدهای میداند تا عامه مردم «واقعیت موجود» را «حقیقت مطلوب» فرض کنند. از دید دادگران، مهمترین کارکرد فوتبال لیگ برتر، بعد اجتماعی و فرهنگی آن است. فوتبال به مردمان میآموزد چگونه در جامعه مبارزه و چگونه با دیگران مشارکت کنند؟
از دید فاضلی (1386) «ورزش رسانهای» موجبات شکلگیری مفهوم «بازنمای فوتبال» به جای «واقعیت فوتبال» میشود که این موضوع بسترساز بروز خشونت است. در واقع هر جامعهای فوتبال را به تناسب شرایط تاریخی و اجتماعی خاص خود در رسانههایش بازنمایی میکند. در پژوهشهای خارج از ایران نیز تاکنون پژوهشگران مختلفی به بررسی بروز خشونت در ورزشگاهها پرداختهاند و اغلب حضور اولتراها (هواداران افراطی) را مهمترین عامل در بروز این رفتارها گزارش کردهاند. الزتما[3] (2012) در پژوهشی به بررسی «اولتراها و ترسوها»[4] در فوتبال پرداخته است. وی اولتراهای فوتبالی را دارای نقشی مؤثر در انقلاب 2011 مصر میداند. از دید وی اولتراها بخش بزرگی از فرهنگ فوتبال جوامع هستند و تمام تاریکیهای فوتبال را در ربع قرن اخیر، نتیجۀ حضور این افراد در استادیومهای فوتبال میداند. این پژوهشگر حضورنیافتنِ زنان، خانواده و افراد مسن در ورزشگاه را موجبات نیروگرفتن این افراد دانسته و جریانهای سیاسی در کشورهای مصر، مراکش، تونس و الجزایر را متأثر از فعالیت این افراد گزارش میکند. از دید التزما، اولتراها به خود اجازه میدهند به بازیکنان، بستگان آنها، داوران و نیروهای امنیتی توهین و حتی با مشعلهایی که در دست دارند (شاماریخ[5]) تهدیدشان کنند.
دورسی[6] (2012) در مقالهای به بررسی نقش اولتراهای فوتبالی در بهار عربی پرداخته است. از دید وی فوتبال در خاورمیانه از دیرباز فضایی برای ابراز خشونت و بیان واماندگی علیه قدرت بوده است. از دسامبر 2010 و همزمان با فوران شورشهای عربی، فوتبال بهمثابه ابزاری غیرمذهبی و غیرحکومتی در مقابله با رژیمهای سرکوبشده به کار رفته است که از جمله میتوان به برکناری رییسجمهور مصر (حُسنیمبارک) در سال 2011 اشاره کرد. وی در نهایت اولتراهای فوتبالی را تصمیمگیران اصلی سیاستهای خیابانی میداند.
اولترا در واقع گروههای هواداری افراطی بودند که در دهه 1960 میلادی در اروپا ظهور یافتند. این گروه از لایههای سطحی یک هوادار فراتر رفته و افراطیترین طرفداران دنیای ورزش محسوب میشوند. پیدایش این طبقه ناشی از اعتراضی بود که آنها نسبت به باشگاهها داشتند. در آن زمان تیمها تصمیم گرفتند برای فروش بلیت، سقفی تعیین کنند. گروههای کمبضاعت و عمدتاً برخاسته از طبقه کارگر به این امر اعتراض کرده و بهسادگی تبدیل به نخستین اولتراهای جهان شدند. رفتهرفته دامنۀ خشونت نهفته در ذات این افراد به انگلستان نیز کشیده شد. نقش یک خشونتطلب برای همیشه با نام این گروه عجین شد. اولتراها برای شناسایی و تمایز با سایز هواداران هریک نام ویژهای برای خود برگزیدند. با گسترش خشونت از سوی اولتراها، پای مأموران امنیتی ورزشگاهها نیز وسط کشیده شد. آنها تصمیم گرفتند تدابیر ویژهای برای کنترل این هواداران افراطی در نظر گرفته بگیرند که البته زندان بود[12].
بزرگترین گروههای مخالف اولتراها را در ایتالیا میبینیم. در این کشور نفرت دو تیم اول شهر میلان، جنوا، تورین و رم تا بالاترین حد ممکن وجود دارد. عقاید نژادپرستانۀ دو طرف متخاصم همگان را به یاد مأموران SS زمان هیتلر و فاشیست موسولینی میاندازد. در واقع اولترا، پیونددهندۀ فوتبال با آرمانهای نازی است (دورسی، 2012). سین کاکس[7] مرد 53 ساله ایرلندی یکی از آخرین قربانیهای اولتراهای ایتالیایی بود که در مرحله نیمهنهایی جام باشگاههای اروپا و پیش از دیدار لیورپول و رم، توسط دو جوان کشته شد. گنارو توماسو، لیدر باشگاه ناپولی نیز در دستۀ این اولتراها قرار میگیرد که در سال 2014 و پیش از دیدار ناپولی با فیورنتینا به ضرب گلوله، سه طرفدار فیورنتینا را در چند متری ورزشگاه ناپولی از پای درآورد. رسانههای جهان این شب را «شب شرمندگی فوتبال ایتالیا نامیدند»[13]. چهار نشانۀ اصلی هواداران افراطی یا همان اولتراها بدین شرح است[15]:
۱. هرگز در طول بازی از تشویق تیم دست برنمیدارند، هیچ توجهی به نتیجه بازی ندارند و گاه شعارهایی بیارتباط با فوتبال و در مدح گرایش سیاسی خود سر میدهند؛
۲. هرگز روی سکوها نمینشینند که از این نظر آنها را به طعنه «آرمیچر» مینامند؛
۳. در تمام دیدارها حضور فعال دارند؛
۴. برای آنچه مقدس میپندارند، احترام ویژهای قائلاند و هرگز بدون رعایت مسائل خاص مربوط به پاسداشت مقدساتشان، راهی ورزشگاه نمیشوند. جالب آنکه هر گروه اولترا برای برخی بازیکنان تیم محبوب خود سرودهای جداگانهای در نظر میگیرند؛ همانطور که از سرودن زشتترین شعرها در مورد بازیکنان تیمهای رقیب ابایی ندارند.
در همکاری با باشگاه نیز اولتراها اغلب نمایندۀ ویژهای دارند که با سطوح بالای مدیریتی هر باشگاه روابط نزدیک و ویژهای دارد. گروهی دیگر از آنان نمایندۀ ثابتی برای نظارت در فروش بلیتهای فصل دارند؛ اما در سوی دیگر باشگاههایی وجود دارند که آنان را گروههایی زائد میدانند و برای آنها نقشی قائل نیستند. هرگاه یک باشگاه صاحب چند گروه هوادار اولترا شود، اغلب درگیری ایجاد میشود و به همین سبب باشگاههای مختلف علاقهای به گسترش همکاری با اولتراها ندارند[18]. سال 2016 نیز فدراسیون فوتبال اسپانیا با تشکیل کمیتۀ ضدخشونت و اعمال موارد دهگانه سعی در کاهش اثرات مخرب این هواداران فوتبال داشت[14]. نفرت دو گروه با عملیات پارتیزانی گاه به فجایع انسانی تبدیل شده است. چندی پیش در یکی از ورزشگاههای اسپانیا این شعار به چشم میخورد: «برای مردگان سایر گروهها». این قصۀ تکراری با کشتهشدن یک هوادار سوسیهداد به دست «سور» (گروههای افراطی هوادار رئال) که ارتباط ویژهای با نئونازیها دارند، روی پرده رفت[9].
اگر روزگاری تعداد ورزشگاههای با ظرفیت پنجاه هزار نفر از شمار انگشتان دست تجاوز نمیکرد، امروزه چندصد ورزشگاه عظیم در سراسر دنیا ساخته شده که مکانهایی برای گردهمآمدن دوستداران و طرفداران فوتبال محسوب میشوند و ایران نیز از این امر مستثنی نیست. تاریخچۀ خشونت و پرخاشگری در ورزش ایران، با فوتبال آغاز شد. در دهه 1340 مسابقات باشگاهی تهران در تبوتاب رقابت سه باشگاه شاهین، تاج و دارایی بود. رویارویی شاهین و تاج بهنوعی نماد رویارویی دو ایدئولوژی و دو اندیشه متفاوت یعنی روشنفکری و نظامیگری یا به تعبیری دو تیم مردمی و دولتی بود. نخستین درگیری جدی بین تماشاگران در مسابقههای فوتبال، در جریان دو بازی استقلال و پرسپولیس رخ داد. در اواخر بازی درحالیکه نتیجه با یک گل به سود استقلال پیش میرفت، طرفداران پرسپولیس به داخل زمین هجوم آوردند و بازی نیمهتمام ماند. در مسابقهای دیگر در سال 1390 در استادیوم آزادی و در رقابت میان دو تیم داماش و پرسپولیس، درحالیکه پرسپولیس تا دقیقه نود 3-2 از حریف خود عقب بود، داور بازی به علت توهین و فحاشی بسیار زیاد هواداران بازی را قطع و کمیته انضباطی نتیجه بازی را 3-0 به سود داماش اعلام کرد. هواداران تیم که خود را «ارتش سرخ» مینامیدند، پس از این رأی بارها به مدیران فدراسیون توهین کردند. نمونۀ دیگر بازی تراکتور و استقلال در سال 1390 و در تهران بود که پس از اتمام بازی با نتیجه 2-2، هواداران دو تیم در حین عبور از راهروهای خروجی با تخریب صندلیها و جایگاه، آنها را به وسط زمین پرتاب کردند. این حادثه موجب جراحت چندین مأمور انتظامی و هواداران شد[19].
حوادث هفتههای آغازین لیگ برتر فوتبال ایران در فصل هجدهم در شهرهای تبریز، اهواز و حتی تهران، و فحاشی و سردادنِ شعارهای نژادپرستانه و ضدحکومتیِ برخی هواداران فوتبال سبب شد بار دیگر مسئولان فرهنگی، ورزش کشور را به چالش «فوتبال بستری برای آشوب»، «فوتبال قربانی خواستههای جوامع» یا «فوتبال فضایی برای تفریحات سالم» فرا بخوانند. سنگپراکنی، فحاشی به خانوادۀ بازیکنان و حتی تهدید جانی هواداران تیم مهمان توسط لیدرهای استقلال اهواز و پارس جنوبی جم تنها بخشی از رخدادهای لیگ برتر ایران در هفتههای نخستین بود؛ ازاینرو پژوهش حاضر به دنبال آن است تا در ابتدا مصادیق بروز ناهنجاری در فضای ورزشگاهها را شناسایی کند و در ادامه راهکارهایی برای جلوگیری و کاهش اثرات آن ارائه دهد. چهارچوب مفهومی پژوهش در شکل شماره 1 آمده است.
ناهنجاری ورزشگاه |
مدیریتی |
امنیتی |
شرایط ورزشگاه |
فرهنگی |
شکل شماره 1. چهارچوب مفهومی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و شیوۀ گردآوری دادهها آمیخته بود که در دو مرحله کیفی از نوع تحلیل محتوا و کمّی انجام شد. نمونه آماری شامل تمامی متخصصان و صاحبنظران پیرامون بحث خشونت و هواداری در فوتبال (مدیران ورزش، اعضای هیئتعلمی، مسئولان کانون هواداران، هواداران، اصحاب رسانه) میشد که پس از 17 مصاحبه کیفی (بهعنوان نمونه مطالعاتی هدفمند ـ گلوله برفی) و رسیدن به مرحله اشباع نظری، تمامی مصاحبهها برای تحلیل روی کاغذ نگارش شدند و سپس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. در ادامه ضمن تحلیل محتوا، مصاحبهها و ادبیات پیشینه، 45 گویه به دست آمد که پس از توزیع در میان 30 نفر از هواداران حاضر در ورزشگاه آزادی، ضریب پایایی پرسشنامه اولیه 783/0 به دست آمد. با توجه به تعداد نمونه بالای 200 عدد برای مدلسازی ساختاری[8][20]، 250 پرسشنامۀ محققساخته با مقیاس لیکرت (1= کماهمیت تا 5= بسیار مهم) در ورزشگاههای غدیر اهواز، عضدی رشت، آزادی تهران، تختی جم و یادگار امام تبریز بهعنوان ورزشگاههای ملتهب در هفته ششم لیگ برتر توزیع شد (دستکم ده برابر تعداد متغیرها)[20]. پس از تجزیهوتحلیل یافتههای توصیفی (سن، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 25، از آزمون کی.ام.او[9] و بارتلت[10] برای کفایت حجم نمونه و چرخش متعامد[11] دادهها برای تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. از میان 45 گویه 36 گویه دارای بار عاملی بالای 3/0 و برای تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت دادهها با استفاده از نرمافزار لیزرل[12] استفاده شدند و ضرایب تأثیر به دست آمد.
یافتههای توصیفی پژوهش نشان دادند از میان 221 نفر، 54 نفر (4/24 درصد) متأهل، 123 نفر (6/55 درصد) کمتر از 20 سال سن، 142 نفر (2/64 درصد) بدون شغل و 155 نفر (1/70 درصد) دارای مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم بودند. همچنین برای تشخیص تناسب حجم نمونه از کی.ام.او که مقدار آن 76/0 به دست آمد و آزمون بارتلت که 086/4 به دست آمد و بیانگر همبستگی مناسب دادههاست، استفاده شد (جدول شماره 1).
جدول شماره 1. کفایت حجم نمونه و آزمون بارتلت
ضریب کفایت حجم نمونه |
760/0 |
آزمون بارتلت |
086/4011 |
درجه آزادی |
590 |
سطح معناداری |
001/0 |
در ادامه از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد استفاده شد و در نهایت 36 گویه دارای بار عاملی بالاتر از 3/0در قالب 5 مفهوم امنیتی (7 گویه)، ورزشگاه (8 گویه)، فرهنگی (6 گویه)، کانون هواداران (10 گویه) و مدیریتی (5 گویه) استخراج و دستهبندی شدند که در جدول شماره 2 آمده است.
جدول شماره 2. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفههای اصلی
مفهوم |
ورزشگاه |
فرهنگی |
امنیتی |
مدیریتی |
کانون هواداران |
شمارهگذاری دقیق صندلیها و بلیتفروشی براساس آن |
67/0 |
|
|
|
|
استفاده از سیستمهای مناسب (نور، صوت، گرمایشی، سرمایشی) در ورزشگاه |
44/0 |
|
|
|
|
نردهکشی و حفاظبندی مناسب در ورزشگاه |
36/0 |
|
|
|
|
ارتقای کمّی و کیفی حملونقل عمومی به ورزشگاه |
61/0 |
|
|
|
|
بهبود کیفیت صندلیها و جایگاه مناسب |
77/0 |
|
|
|
|
طراحی و تجهیز مناسب ورودی و خروجیهای ورزشگاه |
32/0 |
|
|
|
|
الکترونیکیشدن ورود هواداران به ورزشگاه |
31/0 |
|
|
|
|
استفاده از تأسیسات و امکانات رفاهی نوین مانند سرویس بهداشتی تمیز، بوفه مواد غذایی وغیره |
43/0 |
|
|
|
|
اختصاص جایگاه به افراد براساس سن، جنسیت وغیره |
26/0 |
|
|
|
|
آموزش شیوههای مدیریت و کنترل خشونت در مدارس |
|
35/0 |
|
|
|
حساسیتزدایی برخی مسابقات |
|
23/0 |
|
|
|
حضور خانوادهها در ورزشگاهها |
|
48/0 |
|
|
|
استفاده از رسانههای ورزشی در تقویت فرهنگ ورزشگاهها |
|
40/0 |
|
|
|
تشویق و ترغیب بازیکنان کلیدی به رعایت اصول اخلاقی |
|
75/0 |
|
|
|
حضور چهرههای سرشناس (سلبریتیها) در ورزشگاه |
|
74/0 |
|
|
|
اصلاح رسانههای تحریکآمیز مانند صفحههای هواداری اینستاگرام وغیره |
|
67/0 |
|
|
|
آشناکردن هواداران با کیفرهای بیانضباطی و تخطی از قانون |
|
|
19/0 |
|
|
جلوگیری از ورود آشوبگران به ورزشگاهها |
|
|
59/0 |
|
|
استفاده از دوربینهای مداربسته CCTV |
|
|
72/0 |
|
|
آموزش مناسب مأموران حافظ امنیت |
|
|
38/0 |
|
|
ایجاد سکوهای مشخص برای تجمع هواداران افراطی |
|
|
17/0 |
|
|
وضع قوانین کیفری مشخص برای افراد خاطی و اعلام آن به هواداران |
|
|
70/0 |
|
|
بازرسی فیزیکی و الکترونیک هواداران پیش از ورود |
|
|
50/0 |
|
|
کنترل نامحسوس هواداران توسط مأموران امنیتی لباس شخصی |
|
|
43/0 |
|
|
افزایش تعداد نیروهای پلیس |
|
|
22/0 |
|
|
تشکیل پلیس ورزش |
|
|
29/0 |
|
|
کنترل راههای دسترسی به مواد و اشیای خطرآفرین |
|
|
43/0 |
|
|
عقد قرارداد با بازیکنان، مربیان و داوران حرفهای و متخصص |
|
|
|
59/0 |
|
زمانبندی مناسب برگزاری در روز مسابقه و طی فصل مسابقات |
|
|
|
12/0 |
|
بلیتفروشی براساس حجم و ظرفیت ورزشگاه |
|
|
|
82/0 |
|
تلاش برای حمایت از تیمهای حاضر در رویدادهای جهانی و آسیایی مانند جام باشگاههای آسیا (ACL) |
|
|
|
76/0 |
|
ثبات مدیریت در تیمهای باشگاهی |
|
|
|
36/0 |
|
برنامهریزی و مدیریت اوقات فراغت جوانان و نوجوانان |
|
|
|
25/0 |
|
آموزش مدیریت بحران به مسئولان برگزاری مسابقات |
|
|
|
38/0 |
|
انتخاب تماشاگرهای نمونه در هر فصل از مسابقات |
|
|
|
|
22/0 |
تلاش برای تشکیل باشگاه صدتاییها وغیره برای هواداران وفادار از طریق کانونهای هواداری |
|
|
|
|
44/0 |
بسترسازی مناسب برای تخلیه هیجان در مناطق مشخصی از شهر برای هواداران |
|
|
|
|
35/0 |
برنامهریزی مناسب برای سرگرمی هواداران پیش، بین دو نیمه و پس از بازی |
|
|
|
|
66/0 |
طراحی و ارائه الگوی مناسب هواداری |
|
|
|
|
53/0 |
استفاده از لیدرهای تحصیلکرده و متعهد |
|
|
|
|
73/0 |
داشتن شرح وظایف مشخص لیدرهای باشگاه |
|
|
|
|
55/0 |
جلسات ماهانه لیدرها و نمایندگان کانون هواداران با مدیران باشگاه |
|
|
|
|
61/0 |
شرکت در کارگاههای آموزشی مورد نیاز لیدرها |
|
|
|
|
59/0 |
هماهنگی لیدرها با نیروهای امنیتی |
|
|
|
|
30/0 |
استفاده از کاپیتانها و بازیکنان مؤثر در تشویق هواداران به رعایت قوانین در ورزشگاه |
|
|
|
|
79/0 |
جدول شماره 3 بیانگر شاخصهای برازش مدل است که در زیر آمده است. با توجه به مقادیر، مدل بهدستآمده از برازش خوبی برخوردار است:
جدول شماره 3. شاخصهای برازش مدل
شاخصها |
مقدار مجاز |
اعداد بهدستآمده |
< 3 |
69/2 |
|
P-Value |
05/0P-Value < |
004/0 |
RMSEA |
08/0 <RMSEA<00/0 |
04/0 |
GFI |
بالاتر از 9/0 |
95/0 |
NNFI |
بالاتر از 85/0 |
93/0 |
CFI |
بالاتر از 9/0 |
97/0 |
NFI |
بالاتر از 9/0 |
91/0 |
ناهنجاری |
31/0 |
مدیریت |
60/0 |
ورزشگاه |
67/0 |
لیدر |
37/0 |
امنیت |
44/0 |
فرهنگ |
شکل شماره 2. نمودار ضرایب استاندارد مؤلفههای ناهنجاری در ورزشگاههای فوتبال
امروزه تماشاگران در فوتبال جایگاهی یافتهاند که لزوم توجه به ابعاد مختلف حضور آنان را بیشازپیش نشان میدهد. در فوتبال امروز میتوان سه سطح از رفتارهای ناهنجار را از یکدیگر تفکیک کرد: «خشونت و پرخاشگری فوتبالیستها علیه یکدیگر و علیه داور در زمین بازی»، «خشونت و پرخاشگری تماشاگران علیه فوتبالیستها، داور و کادر فنی»، و «خشونت و پرخاشگری هواداران علیه یکدیگر و اموال عمومی». مطالعات پیشین نشان میدهد عوامل مختلفی از جمله فضای ورزشگاه، داوری غیرمنصفانه و جانبدارانه، رفتارهای نامناسب بازیکنان در داخل زمین و تحریک تماشاگران به واسطه آن، رفتارهای متأثر از لیدرها، رفتار نیروی انتظامی، عناصر مدیریتی باشگاه، ناراحتی برخی هواداران از باخت تیم محبوب، مشکلات اجرایی و نارساییهای امکانات رفاهی از جمله عوامل مؤثر در بروز رفتارهای نابهنجار است.
یافتههای پژوهش نشان داد بهترتیب کانون هواداران، شرایط ورزشگاه، فرهنگ، امنیت و مدیریت مهمترین مؤلفههای بروز ناهنجاری و رفتارهای خشن روی سکوهای ورزشگاههای لیگ برتر فوتبال ایران از دید هواداران است. فوتبال بهعنوان یکی از رایجترین و پُرطرفدارترین رشتههای ورزشی در کشور ما، همواره در حال گسترش بین اقشار مختلف جامعه است و بهتدریج مرحله گذار خود از فوتبال سنتی به دنیای حرفهای را میگذراند.
مطالعه و بررسی رفتار هواداران فوتبال در ایران، با وجود برخی شباهتهای ظاهری از نظر ساختاری، تفاوتهای اساسی را با دیگر کشورها نشان میدهد. بهطورکلی، جهانیشدن فوتبال و انواع محصولات ارائهشده به هواداران این ورزش (مانند شالگردن، پیراهن، آرمها و نشانهها، مجلهها، روزنامهها و غیره) در نقاط گوناگون دنیا بیانگر ترویج آسان فرهنگ هواداری فوتبال بین کشورهای مختلف است که از آن به «بومیشدن پدیدههای جهان» یاد میکنند[21]. در واقع جوّ «ورزشگاه ایدئال» را میتوان حلقه مفقوده فوتبال امروز ایران دانست که از دید این پژوهش، هواداران مهمترین رکن آن هستند. یکی از هواداران بهعنوان مصاحبهشونده در اینباره گفت:
«چگونه توقع دارید تماشاگری که با بیپولی و با هزار گرفتاری از منزل برای تماشای مسابقه راه میافتد و بدون حتی یک ریال پول از بالای نردهها به داخل ورزشگاه میآید، رفتاری استاندارد داشته باشد؟ مسلماً زمانی که هوادار با فشارهای فراوان زندگی و با اتوبوس و مترو به ورزشگاه میرسد، تمام عقدههای اقتصادی و اجتماعی خودش را داخل ورزشگاه خالی میکند». به نظر میرسد تمام فشارهای اقتصادی و اجتماعی فوق با تحریکی اندک مانند شعار بوقچی، صندلی کثیف، ناکامی تیم محبوب وغیره میتواند موجبات پرخاشگری، تنش و مشکلات زیادی را فراهم آورد. یکی دیگر از مصاحبهشوندگان با ابراز نارضایتی از جوّ ناسالم امروز ورزشگاه و مقایسۀ آن با ورزشگاهها در دهه 1370 شمسی میگوید:
«در آن زمان ما محمد بوقی پرسپولیس یا خدابیامرز سهراب بوقی استقلال را داشتیم که بدون چشمداشت و به عشق سرخابیها شعار میدادند؛ چون آنها انسانهای اخلاقمداری بودند ناخواسته جوّ ورزشگاه هم سالم بود؛ نه الان که فلان لیدر قبلاً به دلیل خرید و فروش مواد مخدر سوءسابقه داشته و الان کاندید معاونت مالی باشگاه است!». یکی دیگر از مصاحبهشوندگان در اینباره میگوید:
«واقعاً جای تأسف است که بوقچی تیم میتواند سیاستها و خطمشیهای یک باشگاه را هدایت و مدیریت کند. وقتی لیدر بهراحتی و بدون وقت قبلی وارد دفتر مدیر باشگاه میشود باید هم اینقدر قدرت داشته باشد که جلوی بازیکن و مربی بایستد». یکی از مصاحبهشوندگان که خود سابقۀ بوقچیبودن در ورزشگاه را داشته است در اینباره میگوید: «ما همین الان لیدری داریم که تا 400 میلیون تومان از مدیرعامل، مربی و بازیکن میگیرد تا سکوها را به نفع اهداف فردی او تغییر دهد. وقتی مدیر باشگاه از کاپیتان تیم میخواهد از لیدر عذرخواهی کند، شما چه آیندهای برای آن باشگاه ترسیم میکنید؟». یکی دیگر از مصاحبهشوندگان که از ورزشینویسان است میگوید:
«دوربودن ورزشگاهها از شهرها و معطلی برای دیدن مسابقهها و امکانات ضعیف محیطی مانند آبخوری، سرویس بهداشتی وغیره موجب عصبانیت افراد میشود. در این بین آنها برای آشوب و اوباشگری تنها نیاز به یک جرقه دارند که «لیدرها» نقش زدنِ جرقه در این انبار باروت را دارند». یکی دیگر از مصاحبهشوندگان در اینباره میگوید:
«متأسفانه در کشور ما نزدیکی مدیران باشگاه با هواداران به شکل درستی تعریف نشده است. بسیاری از مدیران باشگاه لیدرها را اهرم و ابزاری میبینند که میتواند منافع و خواستههای خود را روی سکوها پیاده کنند؛ حال آنکه در کشورهای دارای فوتبال پیشرفته مانند آلمان، مدیران باشگاهها هفتگی یا ماهانه نشستی را برای شنیدن مشکلات هواداران برگزار میکنند».
با نگاهی به تجربههای سایر کشورها در این زمینه میتوان دریافت سازمانهای دخیل در برگزاری لیگهای فوتبال این کشورها از دهه 1980 میلادی با آغاز برنامهای منظم توانستهاند بسیاری از مشکلات و سختیهای مرتبط با بروز خشونتهای اینچنینی در قالب فحاشی، توهین وغیره را برطرف کنند. برای نمونه فدراسیون فوتبال اسپانیا در سال 2016 فهرست موارد دهگانهای را در قالب کمیته «ضد خشونت» تصویب کرد که ممنوعیت استعمال دخانیات، جلوگیری از فحاشی به داوران، مربیان، بازیکنان و وابستگان آنها تنها بخشی از آن است. در انگلستان، فوتبالیستهای مطرح هرکدام در تیزرها و کلیپهای مختلف برای نکوهش رفتارها و ناهنجاریهای ورزشگاهها تلاش و مصاحبه میکنند. در این کشور نرمافزاری برای موبایل هواداران طراحی شده است که فهرست الفاظ ممنوعه را به اطلاع تماشاگران میرساند؛ بهعلاوه میتوانند هر ناهنجاری را از این طریق به مسئولان امنیت ورزشگاه اطلاع دهند. بهعنوان نمونهای دیگر، در ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک[13] شهر دورتموند آلمان در کنار صدور بلیتهای الکترونیکی و شمارهگذاری دقیق صندلیها، 300 دوربین مداربسته 4K نیز برای نظارت بر رفتارهای تماشاگران استفاده میشود. حال آنکه در کشور ما پرداخت جریمه و بازی بدون تماشاگر نهایت جریمۀ باشگاهها در برابر هواداران متخلف است و در این میان، جرایم فردی متخلفان بسیار کمرنگ است. مدیران فرهنگی ورزش کشور همواره با کلیشۀ «ما بهترین تماشاگران دنیا را داریم»، سعی در توجیه سیاستهای نادرست سالمسازی محیط ورزشگاهها دارند. «تزریق 200 لیسانسه بر سکوها» را میتوان از جمله اقدامات اخیر گمراهکنندۀ مدیران فرهنگی در باشگاههای مختلف ورزشی دانست تا از این طریق بتوانند مرهمی بر زخم عمیق خشونت و پرخاشگری بر سکوهای ورزشگاهها بگذارند.
بهطورکلی میتوان دو نوع واکنش به این پدیده نشان داد: یکی واکنش کیفری؛ یعنی اینکه قانون تصویب کنیم و برای کسانی که دست به خشونت در ورزش میزنند، مجازاتهای سنگین تعیین کنیم. سپس هرکسی را که مرتکب این رفتارها شد، دستگیر کرده و به سزای عملش برسانیم. سالهای متمادی، این شیوه در کشورهای مختلف اروپایی اجرا شده است و دولتها با هواداران ورزشی برخورد پلیسی و قضایی انجام دادهاند، ولی پس از گذشت سالیان زیاد، نهتنها خشونتها کم نشد بلکه بیشتر هم شد؛ در نتیجه جرمشناسان به فکر راهحلهای دیگری برای مقابله با خشونت هواداران افتادند و شیوههای غیرکیفری را به کار بردند.
یکی از شیوههای غیرکیفری این است که مراقبتها و نظارتها را بیشتر کنیم. برای مثال وقتی میبینیم هواداران در ورزشگاهها شروع به استفاده از مواد آتشزا و منفجره، پرتاب اشیای خطرناک به داخل زمین، یا زدوخورد با یکدیگر میکنند، نظارت بر رفتار آنها را در داخل ورزشگاهها بیشتر کنیم تا از ترس هم که شده، دست از این کارها بردارند؛ مثلاً تعداد مأموران پلیس را در ورزشگاه زیاد کنیم، دوربینهای مداربسته را برای شناسایی افراد خاطی به کار بگیریم، صندلیها را شمارهدار کنیم، و یا اینکه بلیتها را براساس شماره به هواداران بفروشیم تا شناسایی آنها راحتتر باشد. ایرادِ این راهحل این است که تنها میتواند خشونت هواداران در داخل ورزشگاه را کنترل کند اما نمیتواند جلوی خشونت بیرون از ورزشگاهها را بگیرد. تجربۀ بهکارگیری این شیوهها در کشورهای اروپایی نیز نشان میدهد بهرغم کنترل و نظارت شدید در ورزشگاهها، خشونت هواداران بیرون از ورزشگاهها افزایش یافت.
راهحل دیگری که برخی کشورها اجرا کردهاند و تا حدی به نتایج مثبتی هم رسیدهاند این است که باشگاهها میکوشند خود را به هوادارانشان نزدیک کنند. برای این کار لازم است رهبران و لیدرهای هواداران شناسایی شده و به باشگاه دعوت شوند. سپس با استفاده از مددکاران اجتماعی و نیز کمکهای مالی و فکری مدیران باشگاه، لیدرها و به دنبال آن سایر هواداران تحت کنترل قرار گرفته و رفتارهای آنها مهار شود. در نهایت پیشنهادهایی به مدیران ورزش بهویژه مدیران فدراسیون فوتبال و در رأس آن مدیران سازمان لیگ ارائه میشود:
1. تلاش برای آشناکردنِ خانوادهها و بهویژه کودکان با مسائل خطرآفرین و بایدها و نبایدهای ورزشگاه؛
2. تشکیل کانون هواداران و صدور کارت برای اعضا؛
3. نظارت هرچه بیشتر بر عملکرد هواداران از طریق افزایش مأموران امنیتی و دوربینهای مداربسته؛
4. شناسایی و دعوت لیدرهای باشگاهها و تلاش برای استفاده از کارگاههای آموزشی با هدفِ تقویت فرهنگ هواداری.